اصولا خاكهاي كشاورزي ، به مرور و با كشتهاي مكرر ، عناصر غذايي خود را از دست مي دهند . اين موضوع در خاكهاي مناطق خشك در مورد كمبود آهن ، مس ، روي ، منگنز و ... صادق است و در مناطق مرطوب معمولا خاك با كمبود كلر و موليبدن مواجه مي شود .
در پاره اي موارد نيز ، ميزان بيش از حد عناصر كلر و بر در خاك و آبياري بيش از حد ميتواند سبب مسموميت گياه شود .
در استفاده از انواع كود ميكرو ، نكته حائز اهميت ، ميزان مصرف آن مي باشد . به اين معني كه مرز بسيار ظريفي بين ميزان مورد نياز گياه و ميزاني كه ميتواند سبب مسمويت گياه شود ، وجود دارد . به عبارت ساده تر ميتوان گفت كه استفاده بيش از حد از عناصر و انواع كود ميكرو نه تنها ممكن است سبب بهبود وضعيت خاك و گياه نگردد ، بلكه ميتواند باعث ايجاد مسمويت در گياه گردد.
به طور كلي عناصر مورد نياز گياهان ، از نظر نياز غذايي گياه به دو دسته كود ميكرو و كود ماكرو تقسيم مي شوند كه در حال حاضر انواع كود ميكرو يا كود كم مصرف و انواع كود ماكرو يا پر مصرف با برندها و تركيبات مختلفي در بازار وجود دارد . توصيه ميشود كه كود ميكرو به صورت محلول و بر روي برگ گياهان مورد استفاده قرار گيرد و همراه با سموم شيميايي مورد نياز ، تركيب شده و همراه با انها بر روي گياه سمپاشي گردد.
تفاوت عمده انواع كود ميكرو و كود ماكرو ، در ميزان مصرف آنها مي باشد ، نه در تعداد دفعات مورد استفاده .
اغلب كاربران كود ميكرو و ماكرو ، بر اين گمان هستند كه با توجه به نام اين كودها ، انواع كود ميكرو بايد به تعداد كم و انواع كود ماكرو بايد به تعداد زياد مورد استفاده قرار گيرد. در صورتي كه در كاربرد اين كودها ، اين موضوع كاملا بر عكس مي باشد .
به عنوان مثال در صورت تغذيه گياه با عنصر ازت يا فسفر ، لازم است به ميزان بسيار كم از كود اهن نيز استفاده شود.
ميكرو المنت هاي مورد نياز گياه عبارتند از آهن ، مس ، روي ، بر ، سديم ، كلر ، موليبدن و منگنز كه بر اين اساس ميتوان گفت انواع كود ميكرو عبارتند از كود آهن ، كودي روي و ....
انواع ماكرو المنت هاي مورد نياز گياه نيز عبارتند از فسفر، پتاسيم، ازت ، منيزيم، كلسيم، گوگرد و ...
كود حيواني نيز حاوي مقاديري از ميكرو المنت ها مي باشد .
عليرغم اينكه ميزان مورد نياز عناصر كم مصرف ، براي گياه بسيار پايين مي باشد و اغلب ميزان بسيار كمي از انواع كود ميكرو توسط گياه جذب مي شود ولي با اين تفاسير ، ميزان كم يا عدم وجود هر يك از اين عناصر ميتواند نقش ساير عناصر خاك را بي تاثير و كم رنگ نمايد .